نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:ابلیس,شیطان,مشاجره,نفس خویش,منبع hamhame89,ir, توسط یاسر فلاحتی |

 

 


 

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.

پرسیدم: «چرا می خندی؟»

پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»

پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟»

گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام»

با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»

جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»

پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟»

پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.