نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:شهادت,شهدا,خاطرات جبهه,خاطرات جنگ,شهید,نثار,ازخودگذشتگی,خاکریز,خمپاره,منبعsarzamine-noor,blogfa,com, توسط یاسر فلاحتی |

 

                               قبول‌ کنین‌ به‌ خدا،   بابام‌  شده‌   نردبون

 

 

اتل‌ متل‌ یه‌ بابا که‌ اسم‌ اون مرتضی ست
نمره‌ جانبازیهاش‌از هفتاد و پنج‌ بالاست

اونکه‌ دلاوریهاش‌ تو جبهه‌ غوغا کرده‌ 
حالا بیاین‌ ببینین‌ کلکسیون‌ درده‌ 

اونکه‌ تو میدون‌ مین‌ هزار تا معبر زده‌ 
حالا توی‌ رختخواب‌، افتاده‌ حالش‌ بده‌ 

بابام‌ یادگاری‌ از خون‌ و جنگ‌ و آتیشه‌ 
با یاد اون‌ موقعا ذره‌ ذره‌ آب‌ میشه‌ 

آهای‌ آهای‌ گوش‌ کنین‌ درد دل‌ بابارو 
میخواد بگه‌ چه‌ جوری‌ کشتند بچه‌هارو 

هیچ‌ میدونی‌ یعنی‌ چی‌ زخمیها رو بیاری‌ 
یکی‌ یکی‌ روبازو تو آمبولانس‌ بذاری‌ 

درست‌ جلوی‌ چشمات‌ یه‌ خورده‌ او نطرفتر 
با شلیک‌ مستقیم‌ ماشین‌ بشه‌ خاکستر 

گفتن‌ این‌ خاطره‌ بدجوری‌ میسوزوندش‌ 
با بغض‌ و ناله‌ می‌گفت‌ کاشکی‌ که‌ پر نبودش
 
آی‌ قصه‌ قصه‌ قصه‌ نون‌ و پنیر و پسته‌ 
هیچ‌ تا حالا شنیدی‌ تانکها بشن‌ قنّاصه‌؟ 

میدونی‌ بعضی‌ وقتا تانکا قناصه‌ بودن‌ 
تا سری‌ رو میدیدن‌ اون‌ سرو می‌پروندن‌ 

سه‌ راه‌ شهادت‌ کجاست‌؟ میدونی‌ دوشکا چیه‌؟ 
میدونی‌ تانک‌ یعنی‌ چی‌؟ یا آرپی‌جی‌ زن‌ کیه‌؟ 

آرپی‌جی‌ زن‌ بلند شد «ومارمیت‌» رو خوند 
تانک‌ اونو زودتر زدش‌ یه‌ جفت‌ پوتین‌ ازش‌ موند 

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:شهدا,وقت نداریم,شیطان,شهید,شهادت,کربلا,لاله,شهیدان,, توسط یاسر فلاحتی |

 

                                                              حیف   که  ما وقت نداریم...

 

              امروز       برای شهـدا   وقت نداریـم                                   ایداغ    دل     لاله    تو    را  وقت     نداریم

 

          با حضرت شیطان سرمان گرم گناه  است                                  ما   به     ملاقات    خـدا      وقت      نداریم

 

          چون فرد مهمی    شده نفـس دغـل ما                                    اندازه     یک    قبله    دعـا    وقت  نداریم

 

         در  کوفه  تن غیرت      ما    خونه نشین       است                              بهـر         سفر     کرببلا   وقت           نداریم

 

         تقویم    گرفتـاری        ما      پر    شده      از   زر                            ای    داغ     دل    لاله  تورا وقت      نداریم

 

         هرچند که خوب    است  شهیدانه    بمیریم                                    خوب   است   ولی حیف   که  ما وقت نداریم

 

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:دفترمشق,پندآموز,حکایت جالب,داستان های پندآموز, توسط یاسر فلاحتی |

 

 

                 دفتر مشق

 

  

 معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا....

دخترک خودش رو جمع و جور کرد،سرش رو پایین انداخت وخودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت:بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد،تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد وداد زد:

چند باربگم مشقاتو تمیز بنویس ودفترت رو سیاه وپاره نکن؟ ها ؟!

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد...بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم...مادرم مریضه...

اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...

اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد.....

اونوقت می شه برای خواهرم شیرخشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه...

اونوقت...

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...

اونوقت قول می دم مشقامو...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا...

وکاسه اشک چشمش،روی گونه خالی شد..

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:فضل خدا,روایات,رسول خدا(ص),امام صادق(ع), داستانهای اصول کافی, توسط یاسر فلاحتی |

 

 

                           "این فضل خداست که به هرکه خواهد بدهد"

 

 

      جمعی از فقیرهای مدینه به حضور رسول خدا(ص) آمدند و گفتند؛ای رسول خدا(ص)ثروتمندان با ثروت خود بردگان را آزاد می کنند و به ثوابش می رسند،ما برای چنین کاری توان مالی نداریم،آن ها برای انجام حج ،سفر می کنند،ما برای نداشتن توان مالی از آن محروم هستیم،آن ها صدقه می دهند،ما چیزی نداریم که صدقه بدهیم و به ثوابش برسیم،آن ها اموال خود را در راه جهاد مصرف می کنندوبه ثوابش می رسند،چنین کاری از عهده ما بر نمی آید و به آن ثواب ها نمی رسیم،پس چه کنیم؟

پیامبر(ص) فرمودند؛اگر کسی صد بارتکبیر(الله اکبر)بگوید بهتر از آزاد کردن صد برده است،واگر کسی صدبار تسبیح (سبحان الله) بگویدبهتر از راندن صد شتر برای قربانی در حج است،واگر کسی صدبار حمد(الحمدالله) بگویدبهتر ازفرستادن صد اسب با زین و دهنه و سوارآن برای جهاد در راه خداست،وکسی که صدبار(لااله الاالله)بگوید درآن روز از نظر عمل بهترین انسان ها - جزکسی که زیادتر گفته باشد - می باشد.

امام صادق (ع) فرمودند؛این خبر،به ثروتمندان رسیده وهمین دستور آن حضرت را انجام دادند.فقرا به حضور پیامبر(ص)بازگشتند و عرض کردند؛این دستور شمارا ثروتمندان شنیدند وانجام می دهند و هر دو ثواب را می برند،رسول خدا(ص) فرمودند؛"این فضل خداست که به هرکه خواهد بدهد".

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:امام زمان(عج),بقیه الله,امام مهدی(ع), توسط یاسر فلاحتی |

 

     آقا اجازه ؟دل زده ام از تمام شهر...

    بی تو دلم گرفته از این ازدحام شهر...

    آقا اجازه؟دست خودم نیست خسته ام...

    در درس عشق من صف آخر نشسته ام...

   در این کلاس عاطفه معنا نمی دهد...

   اینجا کسی به پای تو برپانمی دهد...

   آقا اجازه؟بغض گرفته گلویمان...

    آنقدر رد شدیم که رفت آبروی مان...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:سخنرانی,مرحوم کافی(ره),حاج احمدکافی(ره),موضوعات مختلف, توسط یاسر فلاحتی |

 

 

  دانلود سخنرانی مرحوم حاج احمد کافی(ره) با موضوعات مختلف



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:حکایت,جالب,حکایت شنیدنی,بهلول منبع live4lover,blogfa,com, توسط یاسر فلاحتی |

 

 

روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟….
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!

نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:ابلیس,شیطان,مشاجره,نفس خویش,منبع hamhame89,ir, توسط یاسر فلاحتی |

 

 


 

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.

پرسیدم: «چرا می خندی؟»

پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»

پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟»

گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام»

با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»

جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»

پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟»

پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»

 

مشاهده انوار آیات قرآن

     

آیت الله تهرانی می نویسد:


 
حضرت آیت الله العظمی بهجت فرمودند: در زمان جوانی ما، مرد نابینایی بود که قرآن را باز می کرد و هر آیه ای را که می خواستند نشان می داد و انگشت خود را کنار آیه مورد نظر قرار می داد، من نیز در زمان جوانی روزی خواستم با او شوخی کرده و سر به سر او گذارده باشم گفتم: فلان آیه کجاست؟ قرآن را باز کرد و انگشت خود را روی آیه گذاشت. من گفتم: نه اینطور نیست، اینجا آیه دیگری است. به من گفت: مگر کوری نمی‌بینی؟



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:منجات نامه,حسن زاده آملی,منبع sahebdell,blogfa,com, توسط یاسر فلاحتی |

بسم الله الرحمن الرحيم 
الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده. 
الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر. 
الهى يا من يعفو عن الكثير و يعطى الكثير بالقليل از زحمت كثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده. 
الهى ساليانى مى پنداشتم كه ما حافظ دين توايم استغفرك اللهم در اين ليلة الرغائب هزار و سيصد و نود فهميدم كه دين تو حافظ ما است احمدك اللهم. 
الهى چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است. 
الهى ما همه بيچاره ايم و تنها تو چاره اى و ما همه هيچكاره ايم و تنها تو كاره اى. 
الهى از پاى تا فرقم در نور تو غرقم يا نور السموات و الارض انعمت فزد. 
الهى شان اين كلمه كوچك كه به اين علو و عظمت است پس يا على يا عظيم شان متكلم اينهمه كلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود. 
الهى واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم. 
الهى چون تو حاضرى چه جويم و چون تو ناظرى چه گويم. 
الهى چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت و چگونه گويم شناختمت كه نشناختمت. 



ادامه مطلب...

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.