حیف که ما وقت نداریم...
امروز برای شهـدا وقت نداریـم ایداغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است ما به ملاقات خـدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفـس دغـل ما اندازه یک قبله دعـا وقت نداریم
در کوفه تن غیرت ما خونه نشین است بهـر سفر کرببلا وقت نداریم
تقویم گرفتـاری ما پر شده از زر ای داغ دل لاله تورا وقت نداریم
هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»
پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»